تعطيلات يك هفتهاي مجلس شوراي اسلامي فرصتي است تا علي لاريجاني به سخنرانيهاي سياسي و فلسفي خود برسد. لاريجاني جمعهشب به مراسم بزرگداشت شهيد مفتح در مسجد قبا رفت. مراسمي كه به عرصه انتقاد صريح رئيس قوه مقننه از قوه مجريه تبديل شد.
لاريجاني در اين مراسم تورم 25 درصدي در كشور را نشانه مديريت ناصحيح خواند و بر جايگاه مجلس در بهكارگيري سعه صدر، عقلانيت و منطق در اداره كشور تاكيد كرد. وي گفت: رهبران صدر انقلاب همواره در بين خود وحدت و يكپارچگي داشتند و با سعهصدر با هم رفتار ميكردند اما امروز متاسفانه گاهي با حركتهاي افراطي و سبكسرانهاي مواجه هستيم كه فقط موجب ايجاد تفرقه ميشود. وي رفتار افراطي اين افراد را بيانگر عمق كم اطلاعات آنها نسبت به حقايق اسلام و انقلاب خواند و يادآور شد كه پيش از اين نيز چنين تندرويهايي سبب ايجاد گروهكي به نام فرقان شد. وي ادامه داد: رهبران ديني ايران وقتي احساس مسووليت ميكردند با تمام وجود در صحنه حاضر ميشدند و منتظر تشويق از سوي كسي نبودند و همواره تلاش و مبارزه عليه جريانهاي غيراسلامي و غيراصيل را وظيفه ديني خود ميدانستند.
رئيس مجلس شوراي اسلامي با اشاره به اينكه افرادي همچون شهيد آيتالله مفتح پايههاي محكمي را در جامعه قرار دادند گفت: آنچه بايد از اين شهدا بياموزيم اين است كه آنها پايههاي محكم و استواري را در جامعه قرار دادند كه يك بعد آن ديني و يك بعد آن مسائل حكومتي و حساسيت نسبت به مسائل فرهنگي سياسي در اداره كشور است و اگر امروز نابسامانيهايي را در كشور مشاهد ميكنيم به خاطر عبور از اين مسائل مهم است. لاريجاني با طرح اين سوال كه چرا بايد در كشور ما 25 درصد تورم وجود داشته باشد؟ گفت: اين رقم نشانگر مديريت ناصحيح است. وي با اشاره به راهكارهاي كاهش تورم در كشور گفت: براي كاهش تورم بايد نگاه علمي به مسائل مختلف داشته باشيم، براي حل اين مساله نميتوان از راههاي غيرمنطقي استفاده كرد. اگر از طريق فرمول صحيح وارد نشويم اين مساله حل نخواهد شد.
رئيس مجلس با اشاره به اشتباههاي مصدق در زمان نخستوزيري و زنداني كردن نواب صفوي كه موجب تعطيلي مجلس و ايجاد اختلافهايي شد، افزود: آنچه كه بعد از انقلاب همواره بر آن تاكيد شده اين است كه كشور در هيچ زماني نبايد بدون مجلس باشد چرا كه عاملي كه نميگذارد ديكتاتوري به وجود بيايد مجلس است. لاريجاني با بيان اينكه اداره كشور بايد از عقلانيت برخوردار باشد گفت: دليل اينكه كشور ما از اين بحرانها به سلامت عبور كرد به خاطر وجود عقلانيت و حضور مردم در صحنه بود كه به وسيله افرادي همچون شهيد آيتالله مطهري، شهيد آيتالله بهشتي و شهيد آيتالله مفتح ايجاد ميشد و كمر شاه خائن را همين عقلانيت و حضور مردم شكست و نابود كرد. لاريجاني در ادامه با اشاره به سالهاي اخير حضور مردم در صحنه به ماجراي غائله 18 تير اشاره كرد و گفت: وقتي مردم در 23 تير به صحنه آمدند موضوع ختم شد اما همان زمان رئيسجمهور نادان آمريكا در حمايت از افرادي كه در داخل شلوغكاري كرده بودند اطلاعيه داد و حتي نخستوزير تركيه هم اطلاعيه داد اما اين وضع به محض اينكه مردم در 23 تير به صحنه آمدند عوض شد و اين يكي از دستاوردهايي بود كه از انقلاب به دست آمد، رهبران انقلاب با مردم بودند و با مردم زندگي ميكردند و اين نكتهاي است كه تداوم انقلاب ايران را تضمين ميكند. لاريجاني در اين مراسم گفت: شهيد مفتح و دوستانش گروهي ممتاز در كشور طي دهه40 تا 50 و تا زمان شهادتش بودند و وي و دوستانش نمايندگي حلقه فكري روحانيت را بر عهده داشتند به طوري كه جمع شهيد مطهري، بهشتي، مفتح، آيتالله خامنهاي و آيتالله هاشميرفسنجاني تيمي از روحانيت بودند كه پيگير روحانيت شدند، جريان روحانيت تشيع در همه كشور جرياني بالنده بود و اينها نمادي از طبقه فكري روحانيت بودند كه ارتباط بدون واسطهاي با رهبري انقلاب و حضرت آيتالله خامنهاي داشتند. به گزارش ايسنا رئيس مجلس با اشاره به جريان ديگري كه در آنزمان وجود داشت و جريان خطرناكي بود گفت:اين جرياني التقاطي بين تفكر اسلامي و ماركسيستي بود و منافقان از اين گروه بودند و در ادبياتشان اين موضوع هست و آن را خيلي كتمان نكردند به طوري كه ابتدا در نگارش آثاري كه داشتند مقداري دوپهلو حرف ميزدند و در ادامه معلوم نبود آيا واقعا اينگونه بودند يا خير؟ اما برخي همانند شهيد مطهري معتقد بودند كه آنها از اول نفاق داشتند. آنها در پناه آيه قرآني كه در راه مجاهدت فيسبيلالله مينوشتند و بعضا پول سهم امام را هم براي مبارزه ميگرفتند و بسياري هم به آنها كمك ميكردند در درونشان و در شوراي مركزي سازمان مجاهدين خلق بحث ميكردند كه چگونه تفكر ماركسيسم را علني كنند. لاريجاني گفت: در آثار دكتر شريعتي تا حدودي چنين تفكري و مقداري گرايش به تفكر غيرديني و ديني با هم ممزوج شده است. لاريجاني همچنين با اشاره به بخشي از جريان التقاطي گفت: فرقان يكي از نمادهاي گروه التقاطي بود، به طوري كه مفتح نيز به دست همين گروه به شهادت رسيد و در اطلاعيهاي كه در بهمن 57 فرقان صادر كرد در تيتر خود عنوان كرده بود: <تز اسلام منهاي آخوند در برابر تز اقتصاد منهاي نفت> و اين بدان معنا است كه ميخواستند بگويند استقلال كشور از نظر اقتصادي بايد از روحانيت جدا شود و اين همان چيزي بود كه مطهري ميگفت <خطرناكترين چيز همين منهانيون هستند> و مقصود او از منهانيون همين كساني هستند كه اسلام منهاي روحانيت را مطرح كردهاند و در آثار مرحوم شريعتي اين موضوع تا حدي وجود داشت و بعد ديگران اين موضوع را بزرگ كردند. رئيس مجلس شوراي اسلامي در ادامه با استناد به نكتهاي از اطلاعيه گروه فرقان گفت: آنها در اين اطلاعيه گفته بودند <اسلام فردا اسلام ملاها نخواهد بود> و اين فكر نشان ميدهد كه آنها تا حد زيادي مباني ماركسيستي را پذيرفته بودند و رهبر گروه فرقان كه خيلي عوامانه هم مينوشت اين اعتقادات را مطرح ميكرد و اين در حالي بود كه يكي از خطراتي كه اسلام را تهديد ميكرد، همين سطحينگري و عوامنگري بود. لاريجاني در ادامه به نقل از شريعتي به اطلاعيه شماره 2 گروه فرقان اشاره كرد و گفت: طي آن گفته شده بود: <خداپرستي را آخونديسم به ابتذال كشانده است> و اين نشان ميدهد نوع و شدت مبارزه آنها با روحانيت جدي بوده است، مجاهدين خلق در سال 52 ده نفر را براي تعيين ايدئولوژي تعيين كردند كه سه نفر از آنها همان شوراي مركزي بود؛ تقي شهرام و بهرام آرام و و شريف واقفي بودند كه بعد از آن شريف واقفي را خود در داخل تصفيه كردند، چون رگههاي ديني در شريف واقفي بسيار جدي بود اما آن دو نفر كساني بودند كه از مدتها قبل تغيير ايدئولوژي داده بودند. وي يادآور شد: پس از گذشت هشت ماه اين گروه 10 نفره به بنبست رسيدند، چرا كه هفت تن از آنها ماركسيسم را قبول كردند و ازاين رو در بحث خود مطرح كردند پيراهن پوسيده اسلام را از هركجا وصله علمي زديد كه اين وصله علمي همان ماركسيسم است از جاي ديگر پاره شد، چرا كه شعار آنها اين بود كه اسلام بوي كهنگي ميدهد و ديگر وصله و پينه جواب نميدهد لذا كل آن را بايد كنار گذاشت به طوري كه آنها يك بيانيه تغيير ايدئولوژي دادند كه اين بيانيه به ويژه براي جوانان بسيار آموزنده است چرا كه اين بيانيه پاسخ چراييهايي است كه علت مبارزه شهيد مفتح و شهيد مطهري را با اين گروه مطرح كردهاند. لاريجاني افزود: زماني كه روحانيون ما در زندان بودند و تغيير ايدئولوژي اين گروهها را ميشنيدند اوضاع بسيار نگرانكنندهاي بود، چرا كه بسياري از جريانهاي اسلامي در دانشگاهها سخن مفتح و بهشتي را نميپذيرفتند و به آنها توهين ميكردند و بعضا ميگفتند اين روحانيون راحتطلبي پيشه كردهاند و آنقدر فضا مسلط بود كه حرف روحانيت متفكر پذيرفته نميشد اما امروز بر اساس اسنادي كه از جاهاي ديگر بهدست آمده است ميفهميم اين روحانيون چه كردند و چقدر خوب تفكر التقاطي را شناختند و بدين نتيجه ميرسيم كه رهبران صدر انقلاب اسلامي تيزبين بودند و شم آنها بسيار قوي بود. وي با اشاره به ماجراي حسينيه ارشاد و آقاي همايون، ميناچي و شهيد مطهري گفت: پس از گذشت يكي دو سال شهيد مطهري، شريعتي را به حسينيه ارشاد دعوت كرد و سخنرانيهاي زيادي در آنجا ميشد و به همين دليل برخي افكار شهيد مطهري كه تفكري اصولي داشت با برخي از حرفهايي كه در حسينيه ارشاد زده ميشد، سازگاري نداشت و وي احساس ميكرد ممكن است يك خشت كج و راهي اشتباه پيش رود و همين ماجرا سبب شد كه همكاريوي با حسينيه ارشاد قطع شود. لاريجاني در ادامه با اشاره به محتويات كيف آيتالله مطهري در شبي كه به شهادت رسيد اظهار داشت: در آن كيف يادداشتهايي درباره تئوري اقتصاد اسلامي در حال تبيين از سوي شهيد مطهري موجود بود، از آن زمان ايشان به دنبال چنين امري بود اما هنوز هم ما در اينباره مشكل داريم، چون اين فكر به خوبي رشد نكرد اما همان جريان عقلگرا كه همه آنها اهل فلسفه و حكمت بودند به همه موضوعات فكر ميكردند و اين نشان ميدهد كه اداره كشور در صدر انقلاب از يك عقلانيت برخوردار بود و همين موجب شد با حضور جدي از مراحل مختلف عبور كند. وي به مبناي اساسي در اداره كشور اشاره كرد و گفت: رهبران انقلاب با كفار ستيز داشتند و جريان روحانيت هميشه مقابل آمريكا بود، اين روحانيون مبارز و شهداي صدر انقلاب راجع به فلسطين و صهيونيستها سخن گفته بودند و در زمان شاه به ايران ميآمدند و براي مبارزه با صهيونيستها پول جمع ميكردند، آنها با تفكرات مختلف آنقدر زاويه ايجاد نميكردند، به طوري كه شهيد مطهري با وجود آنكه با آقاي ميناچي در حسينيه ارشاد اختلافات زيادي داشت اما بعد از انقلاب مطهري در شوراي انقلاب مطرح كرد كه ميناچي به وزارت فرهنگ و هنر برود و با وجود مخالفتهايي كه با اين تصميم مطهري عنوان شد ايشان گفت كه يك زمان ميناچي اشتباهي كرده است اما قرار نيست اين اشتباه تكرار شود و اين نشان ميدهد كه آنها در تصميمهاي خود سعهصدر داشتند و تلاش ميكردند از نيروهاي قابل استفاده كنند.